وقتی دل بسته یک نفر شدی کارت سخت میشه

چون همون فقط میتونه آرومت کنه

فقط از اون انتظار داری درکت کنه

حتی وقتی ناراحتت کرده باز همون آدم میتونه آرومت کنه

کاش یه وقتایی بلد هم باشیم

یه جاهایی برعکس عمل کنیم مثلا اگه گفت برو بمونی

اگه گفت هیچی نگو حرف بزنی

اگه گفت تنهام بزار تنهاش نزاری

بگی هستم بگی سخته ولی می‌سازیم باهم چون تو ارزشش رو داری خیلی وقته محمد بی هوا بهم پیام نمیده مثلا یه دفعه بگه بیداری؟

امروز چطور بود؟

صبحت بخیر

دلم برات تنگ شده

دوستت دارم

ولی جزو اون ادماس که همه چی همون اول براش تازگی داره بعد چند وقت براش جذابیتی نداره بهشم خورده نمیگیرم خب همه ی آدما باهم فرق دارن همینجور که ظاهر شون فرق داره

خلاصه بیشتر وقتا سر همین اخلاقاش باهاش قهر میکردم

که دیگه کم کم به این نتیجه رسیدم که اونی که تو زندگیش قهر نیست دعوا نیست بحث نیست عشق هم نیست

چون دیگه براشون مهم نیست برای حال خوب هم چیکار کنن هرکی ساز خودشو میزنه

خب اینجا فهمیدم که موندنی هرکاری کنی میمونه و رفتنی میره حتی اگه براش بمیری

من پای محمد موندم چون اولین عشق زندگیمه چون خیلی زیاد دوستش دارم چون هیچ کسو لایق جایگذینیش نمیدونم انگار که تمام دنیا به چشمم تار شدن و فقط محمد رو میبینم

خیلی وقتا منو با دختری مقایسه میکنه که قبل من باهاش آشنا شده بود

و حسش اینکه من هم روزی مثه اون دختر باهاش رفتار میکنم ولی کاش یه انرژی بود که ته دل اون دختر و ته دل منو نسبت به خودش بهش نشون میداد

من میگم دختر و پسر نداره کسی که قلبا و عمیقا شمارو دوست داشته باشه حتی اگر روزی مجبور به ازدواج هم بشه باز با رویای شما بخواب میره حتی تا آخر عمرش فراموش نخواهید شد مطمئن باشید

ولی عشق دروغی داعم در حال مقایسه کردن شما با آدمای دیگس که مثلا اون آدم چنتا بیشتر آبشن داره پس کیس مناسب تریه

همیشه از محمد خواستم اگه همچین نگاهی به من داره و دنبال آبشنای بیشتری میگرده برای همیشه رهام کنه و بره

چون این یعنی من اون آدمی که باید نیستم و اون حق داره که اون آدم رو پیدا کنه همونجور که من پیداش کردم و تو خیال و واقعیت باهاش زندگی میکنم تمام لحظات زندگیمو و هیچی از این قشنگ تر ندارم که جایگزین کنم

فقط دلم میخواد یه روزی به این باور برسه که عشق تمام ماجرا و دنبال چیزی غیر از این نگرده❤️✨🦋